سه شنبه 19 تیر 1397 | 14:33
بازخوانی فتنه 18 تیر 1378
آشوب‌های 18 تیر 78 چگونه آغاز شد؟
 آشوب‌های 18 تیر 78 چگونه آغاز شد؟
جوخه‌های وحشت حزب مشاركت از همان ابتدای مطرح شدن طرح اصلاح قانون مطبوعات به صورت تلویحی و گاه صریح از راه‌اندازی آشوب خبر می‌دادند. پنج روز قبل از سناریوی كوی دانشگاه، روزنامه‌ صبح امروز، وابسته به حزب مشاركت، پا را از تهدیدات تلویحی فراتر گذاشت و عیناً در یادداشت روز 13 تیر 1378، مسئولان را به ایجاد شورش و آشوب تهدید كرد و نوشت كه اگر طرح تصویب گردد، اغتشاش ایجاد می‌شود.

به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت"  به نقل از  پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ فتنه 18 تیر سال 1378 اولین اقدام جدی معاندین خارجی و داخلی پس از رحلت امام خمینی(ره) برای به آشوب کشیدن کشور بود که با تدبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی و حضور به موقع مردم در صحنه، این توطئه خنثی شد. بازخوانی وقایع مربوط به فتنه سال 1378 پرده از شکست‌ دیگری از توطئه‌های ضدانقلاب بر می‌دارد. 

آنچه در ادامه می‌خوانید روایتی از حوادث آن سال‌هاست که در کتاب "هشت سال بحران‌آفرینی اصلاح‌طلبان" که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده آمده است.

 

در اوایل سال 1378، به علت نارسایی‌های ناشی از نبود قانون مطبوعاتی دقیق و همه‌جانبه، نمایندگان مجلس پنجم بر آن شدند طرحی کارشناسانه برای تغییر قانون مطبوعات تهیه و ارائه کنند. خبر ارائه‌ چنین طرحی كه تأمین امنیت ملی نظام در عرصه‌ مطبوعات را بر عهده داشت‌، خشم مشاركتی‌ها را برانگیخت. مشاركتی‌ها كه در مطبوعات خود از سال 1376 به تاخت و تازی بدون محدودیت مشغول بودند و با سوء‌استفاده از آزادی، شبیخون‌هایی علیه تمام اركان و شخصیت‌های نظام تدارك دیده بودند، اینك باید در چارچوب قانونی مدون و كارشناسی‌شده قدم برمی‌داشتند.

به محض آنكه صحبت از ارائه‌ «طرح تغییر قانون مطبوعات» در جهت تأمین امنیت ملی در مجلس شد، توپخانه‌های مطبوعاتی تندروها دستور آتش می‌گیرند. این مطبوعات بدون هیچ اشاره‌ای به جزئیات طرح كه بیشتر به جلوگیری از عناصر سابقه‌دار ضد‌‌انقلاب در عرصه‌ مطبوعات تأكید داشت، با عناوین «دیكتاتوری»، «خفقان»، «كشتن و خفه كردن آزادی»، «مقابله با توسعه سیاسی» و «كودتا علیه برنامه‌های دولت»، به یورشی برنامه‌ریزی شده پرداختند.

همزمان با راه‌اندازی جنگ روانی، سرقت و جعل سند محرمانه‌ وزارت اطلاعات هم کلید خورد. در این راستا سعید حجاریان این ریسك سیاسی را از طریق هم حزبی‌‌اش، عباس عبدی، كه در روزنامه‌ سلام نفوذ قابل توجهی داشت، به انجام رساند.

15 تیر ماه 1378، یعنی یك روز قبل از رأی‌گیری مجلس پنجم درباره‌ طرح تغییر قانون مطبوعات، روزنامه‌ سلام سندی دارای طبقه‌بندی وزارت اطلاعات را منتشر می‌كند و با تیتری درشت در صفحه اول می‌نویسد: «سعید اسلامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است.»

عباس عبدی، عضو ارشد شورای سردبیری روزنامه‌ سلام كه از چهره‌های شاخص حزب مشاركت محسوب می‌شد، در خصوص منبع كسب خبر تیتر اول روزنامه سلام مبنی بر اینكه سعید امامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده بود، در سخنانی بیان می‌دارد كه «نامه‌ رسیده، صرفاً یك دست‌نویس بوده كه از طریق نمابر به تحریریه روزنامه رسیده و تعهد مطبوعاتی ما اقتضا می‌كرد كه افكار عمومی مطلع شود... با توجه به محتوای نامه‌ واصله و شناخت موثق ما از سعید اسلامی و ضدیت او با آزادی مطبوعات، اطمینان كامل داریم كه نامه از سوی سعید اسلامی نوشته شده است.»

بدین‌ترتیب روزنامه‌ سلام جهت انجام سفارش سیاسی سعید حجاریان مطالبی را منتشر كرد و بدون هیچ مدرك موثقی آن را منتسب به سعید امامی دانست. یونسی، وزیر اطلاعات وقت، روز بعد تصریح كرد كه نامه، مربوط به سعید امامی نبوده بلكه از حوزه‌ مشاورین وزیر، خطاب به وزیر ارسال شده و موضوع نامه نیز مربوط به اصلاح قانون مطبوعات نیست. بنا به گفته وزیر اطلاعات روزنامه سلام با حذف صدر و ذیل نامه صرفاً استفاده‌ جناحی و سیاسی نموده است. وی همچنین عمل روزنامه‌ سلام را نوعی سرقت اطلاعاتی تلقی نمود و گفت: «سندی كه روزنامه‌ سلام چاپ كرد، در حقیقت یك نوع سرقت بود كه نباید چنین كاری صورت می‌گرفت.»

 

تهدید به آشوب و شورش

عملیات جنگ روانی حجاریان مؤثر واقع نشد و كلیات طرح اصلاح قانون مطبوعات از سوی نمایندگان مجلس پنجم تصویب شد؛ در مقابل، طیف مطبوعاتی «اصلاح‌طلبان»، به سردمداری مشاركتی‌ها، حملات را تشدید نموده و عنصر تهدید و خشونت را نیز بدان افزودند.

جوخه‌های وحشت حزب مشاركت از همان ابتدای مطرح شدن طرح اصلاح قانون مطبوعات به صورت تلویحی و گاه صریح از راه‌اندازی آشوب خبر می‌دادند. پنج روز قبل از سناریوی كوی دانشگاه، روزنامه‌ صبح امروز، وابسته به حزب مشاركت، پا را از تهدیدات تلویحی فراتر گذاشت و عیناً در یادداشت روز 13 تیر 1378، مسئولان را به ایجاد شورش و آشوب تهدید كرد و نوشت كه اگر طرح تصویب گردد، اغتشاش ایجاد می‌شود.

این روزنامه كه توسط حجاریان اداره می‌شد، یك روز قبل از غائله‌ كوی دانشگاه تهران نیز بدین‌گونه نظام را تهدید كرد: «به یاد داشته باشیم كه بازی دموكراسی، اگرچه بازی نامیده می‌شود ولی اگر قواعد آن را پذیرفتیم، دیگر فقط یك بازی نیست. رأی مردم به جمهوری اسلامی، رأی به قواعد و مقرراتی است و اگر این قواعد درهم شكسته شود، آنگاه سیاست‌ورزی به پایان می‌رسد».

روزنامه‌ نشاط، جریده‌ دیگر حزب مشاركت، نیز به این شكل تهدید به خشونت نمود: «صاحب‌نظران بر این باورند كه ورود به قلعه‌‌ فتح‌شده چپ‌گرایان، یك ریسك خطرناك برای محافظه‌كاران است... همچنین ناظران پیش‌بینی می‌كنند كه طی روزهای آینده‌ دفتر تحكیم وحدت و بدنه اجتماعی مدافع جناح چپ وارد صحنه شوند».

دو روز پس از تصویب طرح اصلاح قانون مطبوعات، با شكایت وزارت اطلاعات از روزنامه‌ سلام به دلیل درج نامه‌ محرمانه‌ وزارت اطلاعات و جعل آن در جهت اهداف مغرضانه سیاسی، روزنامه‌ «سلام» توقیف شد.

برخورد با روزنامه‌ سلام به دلیل چاپ این سند امنیتی و جعل آن امری محتمل بود ولی حجاریان كه این نامه را به سلام سپرد، حفاظ امنیتی بیشتری برای آن متصور بود. با این استدلال كه سابقه‌ مدیرمسئول سلام، موسوی‌خوئینی‌ها، می‌تواند از اجرای قانون درباره‌ او جلوگیری كند اما چنین نشد و روزنامه موسوی‌خوئینی‌ها توقیف گردید.

محمد قوچانی، نویسنده‌ مشهور روزنامه‌های زنجیره‌ای، چند روز پس از توقیف سلام، اعتراف كرد كه قرار بود روزنامه صبح امروز نیز نامه‌ منتسب به سعید امامی را به چاپ برساند اما سعید حجاریان با زیركی این دام را فقط برای روزنامه‌ صبح روحانیون مبارز یعنی روزنامه‌ سلام پهن كرد: «موسوی‌خوئینی‌ها با انتخاب تیتر روز سه‌شنبه خود كوشید یك بار دیگر از كارآیی سوابق خود در ایجاد حاشیه‌ امنیتی برای روزنامه‌اش مطمئن شود... (موسوی‌خوئینی‌ها) كوشید به یك ریسك بسیار خطرناك دست بزند. خطر این ریسك به اندازه‌ای بود كه حتی سعید حجاریان نیز صلاح را در آن دانست كه چنین بازی خطرناكی را به موسوی‌خوئینی‌ها بسپارد».

پس از توقیف روزنامه‌ متخلف سلام، روزنامه‌ نشاط، ارگان حزب مشاركت، با چاپ تصویر مدیر مسئول روزنامه‌ سلام در ذیل عكس چنین تهدید گونه درج نمود: «آیا محافظه‌كاران هزینه‌ به صحنه‌آوران او را محاسبه كرده‌اند؟»

روزنامه‌ صبح امروز، دیگر روزنامه‌ حزب مشاركت، با تهدید مبنی بر افشای اسناد دیگری نوشت: «آیا اگر كسی توانست اسناد دیگری از طرح‌های سعید اسلامی به‌دست آورد، باید به مجازات هشدار دادن مردم به خاطر آن از ادامه‌ فعالیت سیاسی بازماند. به سهم خود از مردم می‌خواهیم هر اطلاعی كه از سعید امامی و محافل سراغ دارند، به روزنامه بفرستند».

روزنامه‌ وابسته به حزب مشاركت یك روز قبل از غائله‌ كوی هم در تیتری عنوان کرد: «محدودیت مطبوعات خشم مردم را شعله‌ور خواهد كرد».

 

غائله‌ كوی دانشگاه تهران

تهدید آخر در صبح غائله‌ كوی از سوی روزنامه‌ نشاط كه توسط جلایی‌پور، چهره‌ ارشد حزب مشاركت، اداره می‌شد کلید خورد، این روزنامه نوشت: «ناظران پیش‌بینی می‌كنند كه طی روزهای آینده دفتر تحكیم وحدت و بدنه‌ اجتماعی مدافع جناح چپ وارد صحنه شوند.» همچنین بیانیه‌ حزب مشاركت كه در آن تهدید شده بود كه «اصرار به توقیف سلام می‌تواند عواقب و پیامدهای زیانباری را در پی‌داشته باشد.» 

در روز پنجشنبه 17 تیر 1378 حدود بیست الی سی نفر از اعضای تحكیم وحدت، در خیابان‌های داخل كوی دانشگاه شروع به راهپیمایی نموده و شعارهایی را در اعتراض به نمایندگان مجلس به دلیل تصویب كلیات طرح و توقیف روزنامه‌ متخلف سلام سردادند. این عده كه پس از حدود یك ساعت راهپیمایی، تعداد آنان به 150 نفر می‌رسید، شعارهایی چون «طرح سعید امامی ملغی باید گردد»، «مجلس فرمایشی، انحلال، انحلال» و «مرگ بر استبداد»‌را فریاد می‌كردند.

سردمداران این راهپیمایی، پس از آنكه از حضور گسترده‌ دانشجویان مأیوس شدند و حتی به دلیل فصل امتحانات از سوی دانشجویان مورد اعتراض نیز قرار گرفتند، استراتژی «فشار از پایین» را در شكستی آشكار می‌دیدند. پس مسیر خود را به سمت بیرون از محوطه‌ كوی دانشگاه یعنی خیابان كارگر شمالی تغییر دادند. پس از حضور نیروی انتظامی، آشوبگران به مقابل در اصلی كوی دانشگاه بازگشتند. عده‌ای به داخل كوی رفته اما حدود سی نفر در وسط خیابان ماندند و به سردادن شعارهایی علیه نیروی انتظامی پرداختند. حدود ساعت 12 شب تعدادی از سربازان نیروی انتظامی جهت هدایت آشوبگران به داخل كوی، به سمت آنان حركت كردند. در همین حین یكی از سربازان به دست آشوب‌طلبان اسیر شد و از ناحیه‌ سروصورت مورد ضرب و شتم قرارگفت اما با وساطت چندتن دیگر، پس از دقایقی آزاد شد. پس از این حادثه سربازان نیروی انتظامی از مقابل كوی دور شدند و هم‌زمان، سنگ‌پراكنی و سردادن شعار از سوی آشوب‌طلبان طرفدار دفتر تحكیم وحدت آغاز شد؛ كه اوضاع با پرتاب شیشه‌های آتش‌زا از سوی غوغاگران متشنج‌تر گردید.

حضور تاج‌زاده، نماینده‌ وزارت كشور و عضو ارشد حزب مشاركت، كه در حمایت غوغاییان سخن می‌راند، به جای فرونشاندن شعله‌های خشم، بر شدت آن ‌افزود. كش‌وقوس‌ها ادامه یافت تا اینكه در جریان كنترل این حركت‌ها توسط نیروی انتظامی، ناگهان عناصر خودسر به خوابگاه دانشجویان حمله بردند و به ضرب و شتم دانشجویان پرداختند. صبح جمعه 18 تیرماه، با زمینه‌سازی و قانون‌شكنی آشوب‌طلبان غائله‌ شكل گرفت. 

 

اعترافات متهمین غائله کوی دانشگاه

با دستگیری آشوبگران در آخرین روزهای سال 1379، اسرار پشت‌پرده‌ این وقایع آشكار شد. دادگاه انقلاب اسلامی پس از دستگیری برخی  دانشجونماها، در قسمتی از اطلاعیه‌ خود چنین آورده است: «متهمی اعتراف می‌كند كه برای بدبین كردن مردم به حاكمیت دینی، فردی را در نیروهای منتسب به حزب‌الله نفوذ داده تا برای ایجاد تشنج، به اقدامات تهدیدآمیز و حملات فیزیكی تحریك نماید». این متهم كسی جز عزت‌الله سحابی، از فعالان و رهبران ملی‌ـ مذهبی نیست. در نامه‌هایی كه سحابی از زندان به دختر خود نوشته بود و توسط نیروهای امنیتی كشف شد وی اعتراف می‌كند كه: «اگر مردم بفهمند كه من به یك جوان به ظاهر حزب‌اللهی پول دادم تا در جهت مقاصد و نیات من عمل كند... آیا برای من آبرویی باقی می‌ماند؟»

بنابر اطلاعیه دوم دادگاه انقلاب اسلامی، متهم دیگری درباره‌ ایجاد اغتشاش از طریق دانشجونماها اذعان نمود كه: «كار ما نفوذ در دانشجویان و هدایت آن‌ها به سمت رادیكالیسم (تندروی) بوده است». متهم تأكید می‌كند: «در لایه‌های عمیق‌تر، و دیگر گروه‌های وابسته به ائتلاف، حركت به سمت خشونت و اقدام مسلحانه بوده است».

یكی دیگر از متهمین نیز در مورد ماجرای كوی دانشگاه تهران، به نقش خود در شورش‌های خیابانی اعتراف می‌كند و می‌گوید: «خود من در سنگ‌پراكنی شركت داشتم و یكی از اعضای حزب ملت كه اسم مستعار داشت، با موبایل گزارش درگیری‌ها را هر لحظه به رادیوی ضد‌‌انقلابی لس‌آنجلس در آمریكا می‌داد. عده‌ای نیز نقاب داشتند و ماشین‌های نیروی انتظامی را به آتش می‌كشیدند».

 

سناریوی «اتهام‌زنی» و «مظلوم‌نمایی» مشاركتی‌ها

ژورنالیست‌های مشاركتی كه آغازگر غائله‌ كوی بودند، در ادامه‌ سناریوی از پیش‌نوشته شده، به جعل و تحریف واقعیات پرداختند. در همین راستا روزنامه‌ صبح امروز، ارگان حزب مشاركت كه حجاریان سكاندار آن بود، از 19 تا 23 تیر این‌چنین به تشویش اذهان عمومی پرداخت:

«پس از محفل اطلاعاتی، امروز نوبت محفل انتظامی است»؛

«گارد آهنین، سحرگاه با میلگرد آمد» (مقاله‌ای در چندین شماره)؛

«نیروی انتظامی به طور پنهانی با گروه فشار متحد شده است»؛

«نیروی انتظامی و انصار، به دنبال عقیم كردن جنبش دوم خرداد بودند»؛

«پلیس ما فقط پاسبان صاحبان امتیازات اجتماعی خاص است»

روزنامه‌ جامعه، ارگان دیگر حزب مشاركت كه توسط جلایی‌پور (عضو ارشد این حزب) هدایت می‌شد، نیز از قافله عقب نماند و با نشر اكاذیب و تحریف واقعیت، فضا را متشنج‌تر ساخت:

«حركت خشونت‌بار نیروی انتظامی علیه دانشجویان به كشته شدن چند دانشجو منجر شد»؛

«حمله‌ مغول‌وار نیروی انتظامی برای سركوب، قلع و قمع و زهرچشم گرفتن از دانشجویان بود»؛

«همان‌هایی كه مخفیانه آدم می‌ربایند و به قتل می‌رسانند، گاهی پروژه‌ حمله و سركوب كوی دانشگاه را تدارك می‌بینند»؛

«گروه شبه نظامی همراه با گارد ویژه و نیروی انتظامی، همه جا را آتش می‌زنند و نابود می‌كنند و هر كسی را كه می‌بینند كتك می‌زنند»

در حالی كه تعداد كشته‌های غائله كوی تنها یك نفر، آن هم افسر وظیفه (و نه دانشجو) از سوی شورای عالی امنیت ملی به ریاست محمدخاتمی اعلام شده بود، روزنامه حزب مشاركت با تیتر جعلی و كذب در تاریخ 78/4/19 به قصد تشویش اذهان مردمی نوشت: «دفتر تحكیم وحدت یك هفته عزای عمومی اعلام كرد».

نقش جراید حزب مشاركت، به عنوان «گروه فشار مطبوعاتی» در ایجاد، هدایت و شعله‌ور ساختن «غائله‌ كوی دانشگاه» به گونه‌ای عیان و مشخص بود كه بسیاری از مقامات عالی‌رتبه‌ نظام جمهوری اسلامی بر این مطلب مهر تأیید زده‌اند. محمدرضا باهنر، نماینده‌ مجلس وقت، با بیان این مطلب كه روزنامه‌ نشاط روز قبل از وقوع جریان كوی، از واكنش شدید جنبش دانشجویی در قبال تعطیلی روزنامه‌ سلام خبر داده است، به نقش این روزنامه در غائله‌ كوی اشاره نمود: «پس از اینكه روزنامه‌ نشاط در روز پنجشنبه 17 تیر اعلام كرد، جنبش دانشجویی در قبال تعطیلی روزنامه‌ سلام ساكت نخواهند ماند، مسائل كوی دانشگاه به‌وجود آمد».

حجت‌الاسلام رئیسی، رئیس سازمان بازرسی كل كشور وقت، نیز بر این مطلب صحه گذاشته و بیان كرد كه «برخی مطبوعات بدون توجه به پیام دردمندانه‌ مقام معظم رهبری و فریاد خروشان ملت در راهپیمایی میلیونی چهارشنبه‌ گذشته، همچنان به تضعیف روحیه‌ مردم و تشویش اذهان عمومی و فتنه‌گری مشغول‌اند. اقدام این مطبوعات همصدایی با رسانه‌های گروهی دشمنان و بوق‌های استكباری و از مصادیق اخلال در امنیت ملی است».

همچنین حسن غفوری‌فرد، نماینده‌ مجلس وقت، نیز با اشاره به نقش مطبوعات غوغاسالار در این غائله می‌گوید: «متأسفانه برخی از مطبوعات بریده از مردم و كم توجه به شعارهای انقلابی آنان، مستقیم یا غیر‌مستقیم در گسترش و شاید هم هدایت و رهبری فتنه‌ها و آشوب‌ها كمك نمودند».

حجت‌الاسلام نیازی، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح وقت، نیز در ارتباط با نقش برخی جراید در این غائله معتقد است كه: «بعضی از روزنامه‌ها همصدا با دشمنان، وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی و سپاه پاسداران را تضعیف می‌كنند».

در شعله‌ورتر ساختن غائله‌ 18 تیر، ردپای اعضای شاخص مشاركت نیز مشاهده می‌شود. در جمعه‌ شب (شب 18 تیرماه 78) دفتر تحكیم وحدت با حضور سعید حجاریان و اصغرزاده جلسه‌ای برگزار می‌كند و تصمیم می‌گیرند كه از این حادثه نهایت استفاده را بنمایند. اعلام یك هفته عزای عمومی در دانشگاه‌ها، درخواست تعطیلی امتحانات و درخواست از دانشجویان جهت شركت در راهپیمایی‌ها و تحصن‌ها از جمله تصمیمات آن جلسه می‌باشد.

مصطفی تاج‌زاده عضو شاخص حزب مشاركت در روز 18 تیر 1378 در جمع آشوبگران حضور یافت و به قصد تشویش اذهان عمومی بیان داشت كه:«مردم در طی دو سال اخیر هزینه‌ انتخاب بجا و بحق خود را می‌پردازند».

وی همچنین در مورد اختیارات وزارت كشور در رابطه با نیروی انتظامی مدعی شد: «بالاخره این نیرو یا باید فرماندهی وزارت كشور را بپذیرد و یا تكلیف آن مشخص شود تا ما بدانیم در این‌گونه موارد چه باید كرد».

به این ادعای كذب، حجت‌الاسلام رئیسی، رئیس سازمان بازرسی كل كشور وقت، این‌چنین پاسخ داد: «اختیارات لازم برای اداره‌ نیروی انتظامی به وزیر كشور داده شده است... اختیاراتی كه از جانب فرماندهی معظم كل قوا به وزیر كشور تفویض شده است، نه تنها كمتر از وزیران پیشین نیست بلكه در برخی موارد بیشتر است».

در همین راستا معین، كاندیدای حزب مشاركت در نهمین انتخابات ریاست جمهوری، همان روز در اقدامی سیاسی استعفا داد.

همچنین رضا خاتمی، دبیر كل وقت حزب مشاركت، نیز از هم‌حزبی‌هایش عقب نماند. وی در 25 تیرماه در مصاحبه‌ای با روزنامه‌ ایتالیایی «لا استامپا» غائله‌ كوی را به گردن مخالفان دولت انداخت و مدعی شد كه «مخالفان خاتمی و اصلاحات با تمام امكانات سعی می‌كنند، اصلاحات را از بین ببرند و بار دیگر قدرت از دست رفته خود را بازیابند». وی افزود: «حمله به دانشجویان تهران عملیاتی كاملاً هماهنگ بود كه هدف از آن دفن كردن اصلاح‌طلبان بود». 

در 19 تیر حزب مشاركت بیانیه‌ای موهن درباره ‌حادثه‌ كوی صادر می‌كند. این بیانیه به تنهایی بر اهداف مشاركتی‌ها در جریان غائله‌ كوی، دلالت آشكار دارد. آنان در این بیانیه جهت تشویش اذهان عمومی به «كشته‌سازی» روی آوردند: «فاجعه‌ هتك‌حرمت دانشگاه و دانشگاهیان و تهاجم عوامل نیروی انتظامی و گروه‌های شناخته شده خشونت‌طلب به كوی دانشگاه تهران كه در طول حیات دانشگاه بی‌سابقه بوده است به كشته شدن تعدادی و زخمی شدن و بازداشت جمع كثیری...[منجر شد]» 

هرچند این غائله چند روز دیگر با حضور مردم ایران در صحنه شکست خورد اما بدین ترتیب پشت پرده وقایع کوی دانشگاه تهران کشف شد.

 

 

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.