شنبه 2 فروردین 1393 | 10:29
به بهانه سالروز ملى شدن صنعت نفت ایران
تحریم؛ ناکارآمدترین سلاح دشمن
تحریم؛ ناکارآمدترین سلاح دشمن
از فرداى خروج کارکنان امریکایى شرکت ملى نفت، پرسنل ایرانى با تلاش و کوشش مضاعف توانسته‌اند جایگاه ایران را به عنوان دومین تولید کننده اوپک حفظ کنند.

بیست و نهم اسفندماه مصادف است با سالگرد تصویب قانون ملى شدن صنعت نفت و روز ملى شدن صنعت نفت ایران، روزى که ملت ایران نفت و به دنبال آن عزت و آزادگى خود را از چنگال چپاول انگلیس و دیگر اجانب بیرون کشید.

به این جمله دقت کنید؛ "ایران انگلیس را با تیپا بیرون انداخت."

این جمله را چرچیل نخست ‏وزیر وقت انگلیس با ملى شدن صنعت نفت در ایران اعلام کرد.

نفت یا طلاى سیاه از همان ابتداى کشف با طمع قدرت‏‌هاى استعمارگر بین‌المللى مواجه شد و آنان در ازاى منافع سرشارى که از محل غارت منابع ملت به دست مى‏‌آوردند مبلغ بسیار ناچیزى به صاحبان کشورهاى نفت‏‌خیز مى‏‌دادند.

شرکت نفت انگلیس که استعمار خود را از سال 1280 در ایران آغاز کرده بود نفت کشورمان را به مدت 50 سال آن هم نه به صورت بشکه‏‌اى، بلکه به صورت تُنى خارج مى‏‌کرد و مبلغ بسیار ناچیزى به دولت وقت مى‌‏پرداخت.

بدون شک نقش علما و روحانیون در پیروزى و توفیق نهضت ملى شدن نفت و حفظ ذخایر نفتى و جلوگیرى از چپاول و غارت این ثروت عظیم توسط اجانب و بیگانگان و نابودى آن به دست غارتگران بین‌‏المللى غیرقابل انکار است و این موضوع یکى از اساسى‏‌ترین نکاتى بود که آیت‏‌الله کاشانى بر آن تأکید فراوان داشت و در این راه مبارزات بسیارى انجام داد.

پس از ترور رزم‌آرا، نخست‏‌وزیر وقت، که از موانع اصلى در مسیر ملى شدن صنعت نفت بود، آیت‏‌الله کاشانى آن را ضربه‏‌اى بر پیکر استعمار برشمرد و پس از آنکه  همزمان با تشییع جنازه رزم‌‏آرا، به دستور آیت‌‏الله کاشانى تظاهرات ملى و همگانى در خیابان‌هاى تهران به راه افتاد شاه براى آیت‏‌الله کاشانى پیغام فرستاد تا جلوى عملکرد فداییان اسلام و تظاهرات را بگیرد، اما آیت‌‏الله کاشانى در اجتماعى که به دعوت ایشان و سایر گروه‌هاى سیاسى در میدان بهارستان برگزار شد قطعنامه‌اى صادر کردند که در آن ملى شدن صنعت نفت خواسته کلیه طبقات ملت ایران قلمداد شده بود.

هم‏زمان با این حرکت، عده‌اى از علما و مراجع تقلید با صدور بیانیه‌اى ضمن تجلیل و تأیید نظر آیت‌الله کاشانى در مورد ملى شدن صنعت نفت از این حرکت حمایت کردند و سرانجام اصل ملى شدن صنعت نفت در مجلس شوراى ملى مطرح شد و به پشتوانه همین کوشش بى‏ دریغ علما و مردم در تاریخ 29 اسفند 1329 در مجلس سنا تصویب شد. بدین ترتیب یکى از آرزوهاى ملت ستمدیده ایران بر اثر تلاش‏ ها و فداکارى ‏هاى آنان به رهبرى آیت ‏الله کاشانى و همکارى دکتر محمد مصدق به ثمر نشست.

اهمیت راهبردى نفت را نمى‏ توان نادیده گرفت. مهم‏ترین دستاورد نهضت ملى شدن صنعت نفت علاوه بر احقاق مهم‏ترین حقوق مردم و اعاده مالکیت دولت و مردم ایران بر این ذخیره خدادادى ایجاد روحیه خودباورى و استکبارستیزى در ملت ایران و سایر ملل منطقه خاورمیانه بود و ایران به عنوان الگویى براى سایر کشورها مطرح شد؛ به طورى که دو هفته بعد از ملى شدن نفت ایران ژنرال نجیب و جمال عبدالناصر در مصر علیه خاندان فاروق قیام کردند و همچنین در 26 ژوئیه 1956 کانال سوئز ملى شد.

پس از پیروزى ملت ایران در مبارزه براى ملى کردن صنعت نفت هر یک از دو بلوک شرق و غرب خود را در برابر پدیده‏ اى نوین یافتند. از یک سو اردوگاه امپریالیسم و به ویژه دولت بریتانیا ضمن از دست دادن منافع مادى سرشار خود از درآمد نفت ایران آبرو و حیثیت خود را از دست ‏رفته می‌دید و همگام با دولت امریکا نگران سرمشق شدن این حرکت براى سایر کشورهاى تحت نفوذ خود بود. از سوى دیگر دولت اتحاد شوروى و حزب توده قرار داشتند که حیثیت ایدئولوژیک خود را در معرض خطر مى ‏دیدند زیرا از نگاه کمونیست‏ ها قرار گرفتن رهبرى یک حرکت مردمى در دست طبقه‏ اى غیر از طبقه کارگر اصولاً امکان‏پذیر نبود و باید به تکفیر و مقابله با آن برخاست.

حزب توده نهضت ملى شدن نفت را در صورتى قادر به موفقیت مى‏ دانست که حزب توده در ایران به پیروزى رسیده باشد و در غیر این صورت نهضت محکوم به فنا بود.

روش ‏هاى حزب توده که به طور کامل از سیاست‏ هاى اتحاد شوروى کمونیستى تأثیر مى‏ گرفت عمدتاً در راه‌اندازى اعتصاب در کارخانجات، مراکز تحصیلى و...، ایجاد تبلیغات منفى علیه نهضت و رهبرى آن و نیز تشنجات خیابانى ظهور و بروز مى ‏یافت.

اما در این سوى میدان حریف قدرتمندترى خودنمایى مى ‏کرد. در این جبهه دولت‌های انگلیس و امریکا قرار داشتند که به حمایت از دربار برخاسته بودند و با استفاده از نفوذ دیرینه خود در بخش‏ هایى از جامعه و نیز با اتکا به توان مالى ‏شان در پیشبرد مقاصد خود فعالیت مى ‏کردند.

دولت انگلیس در ابتداى برخورد با پدیده نهضت ملى با توجه به نفوذى که در آن دوران در صحنه بین‏المللى و جامعه جهانى داشت بر این تصور بود که مى‏ تواند با شکایت از ایران در مجامع بین‏المللى آب رفته را به جوى بازگرداند و به غارت و چپاول منابع خدادادى ملت ایران ادامه دهد. بنابراین با شکایت از ایران به سازمان ملل متحد و شوراى امنیت تلاش کرد تا اجماع بین‏المللى را براى محکومیت اقدام مردم ایران به دست آورد. لذا علیه دولت ایران در دادگاه بین‏ المللى لاهه اقامه دعوا کرد. شوراى امنیت سازمان ملل نیز صدور رأى در خصوص شکایت دولت بریتانیا (انگلیس) را موکول به اعلام رأى دادگاه لاهه نمود. دادگاه لاهه پس از روزها و ساعت‏ ها بحث و بررسى و استماع دلایل دولت بریتانیا علیه ملى شدن صنعت نفت و دفاعیات هیات ایرانى سرانجام به حقانیت مردم ایران رأى داد و شکایت انگلیس را در این باره نپذیرفت. نکته جالب در این میان رأى قاضى انگلیسى دادگاه لاهه بود که به نفع ایران رأى داد.

با توجه به این وضعیت دولت انگلستان براى شکست مردم ایران در راه ملى کردن صنایع نفت اقدام جدیدى را در پیش گرفت. این اقدام تحریم نفت ایران و جلوگیرى از صادرات آن بود. حربه ‏اى که پس از انقلاب نیز استعمارگران بارها و به بهانه ‏هاى مختلف علیه انقلاب اسلامى به کار گرفتند و هر بار سرشکسته ‏تر از قبل عقب ‏نشینى نمودند.

در 15 شهریور 1330، دولت انگلستان اعلام داشت که خریداران نفت ایران را در محاکم مورد تعقیب قرار خواهد داد. استدلال دولت انگلستان این بود که نفت ایران مایملک آن شرکت است و فروش آن بدون اجازه انگلیس غیرقانونى است.

با وجود این تهدیدات دولت وقت تلاش کرد تا مشتریان جدیدى براى نفت ایران پیدا کند و در همین راستا پاره‌اى شرکت‏ هاى ایتالیایى و ژاپنى هم داوطلب خرید نفت از ایران شدند، ولى این تلاش‏ ها به نتیجه قابل توجهی نرسید و در یک مورد نیز که ایران موفق به فروش 700 تن نفت شد، کشتى حامل نفت ایران به نام "رزمرى" در ساحل عدن توسط انگلیسى‏ ها متوقف شد و از حرکت آن جلوگیرى بعمل آمد.

فشار مستقیم انگلستان علیه دولت ایران و همکارى کشورهاى دیگر از جمله امریکا و اتحاد شوروى براى عدم معامله با ایران نیز مردم را در تنگنا قرار داد تا حدى که این موضوع در کمتر از شش ماه با دسیسه‏ هاى دیگر اجانب و نوکران داخلى ‏شان به سقوط کابینه مصدق (به عنوان عامل تصویب لایحه ملى شدن صنعت نفت) منجر شد.

پس از پیروزى انقلاب به مرور زمان حوادث به سمت ملى شدن واقعى صنعت نفت پیش رفت و امروز به معناى واقعى اداره این صنعت عظیم و حیاتى به دست متخصصان نفتى کشور اداره مى ‏شود. در این شرایط و از بدو پیروزى انقلاب تاکنون تقریباً در تمام مصوبات و تحریم ‏هایى که علیه ایران صادر شده نفت در رأس آنها بوده که تاکنون بى‏ اثر مانده است و امروز که بیش از سه دهه از پیروزى انقلاب اسلامى و خروج مستشاران بیگانه از کشور مى‏ گذرد همه آن امیدهاى واهى نقش بر آب شده است.

از فرداى خروج کارکنان امریکایى شرکت ملى نفت، پرسنل ایرانى با تلاش و کوشش مضاعف توانسته‏ اند جایگاه ایران را به عنوان دومین تولید کننده اوپک حفظ کنند. تا حدى که حتى غربى‏ ها از این وضعیت اعلام نگرانى نمودند و خودشان تصریح کردند که علت بسیارى از افزایش قیمت‏ ها و ایجاد شرایط بد اقتصادى جدید در اروپا و امریکا به دلیل تحریم نفت ایران است و این در حالى است که ایرانیان غیور و غیرتمند با تبدیل تهدیدها به فرصت از این گردنه نیز به سلامت عبور کرده و علاوه بر سعى در قطع وابستگى به نفت و محصولات جانبى آن با حرکت به سوى اقتصاد بدون نفت برگى دیگر بر افتخارات خود افزوده‌اند.

منبع : دفاع مقدس

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.