«گویا مینگرم قومی از مشرق، قیام کردهاند. آنان حقشان را میخواهند، ولی به آنان نمیدهند؛ دوباره آنرا طلب میکنند، ولی باز به آنان داده نمیشود. وقتی اوضاع را اینگونه میبینند سلاحهایشان را برمیدارند. در آن هنگام، آنچه میخواهند به آنان میدهند، ولی آنان نمیپذیرند و استوار میایستند و قدرتشان را به کسی جز صاحب شما تحویل نمیدهند. کشتههای آنان، شهید هستند. آگاه باشید اگر من آن زمان را درک میکردم، خود را برای صاحب این امر نگه میداشتم.» امام باقر این قوم را اینچنین دیدند. آنچه در این صفحات خواهد آمد، مروری است بر عملکرد نیم قرن از مقاومت این قوم مشرقی.<<بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت>>
دستور امام جهت شکست حکومت نظامی:21 بهمن 57
پس از اعلام ساعت منع عبور و مرور، خانوادههای درجهداران، افسران، همافران و سربازان نیروی هوایی از مردم خواستند که در خیابانها بمانند و در ساعت پنج عصر راهپیمایی کنند. مأموران گارد و فرمانداری نظامی قصد داشتند به بیمارستانها حمله کنند و مجروحان درگیریهای اخیر را با خود ببرند. افسران طراح کودتا در تلاش برای آخرین هماهنگیها بودند. ناگهان پیام امام توسط روحانیونِ ایستاده بر سقف ماشینها با بلندگو یا فریاد اعلام شد:«...اعلامیۀ امروز حکومت نظامی خدعه و خلاف شرع است، مردم به هیچ وجه به آن اعتنا نکنند، برادران و خواهران عزیزم، هراسی به خود راه ندهید که به خواست خداوند تعالی، حق پیروز است...» مردم لاستیک ماشینهایشان را در خیابانها آتش میزدند و راهبندان ایجاد میکردند. همه با فریاد از هم میخواستند که به خانه نروند و به یکدیگر هشدار میدادند. آن شب ایران تا صبح بیدار ماند. بیمارستانها پر از کشته و مجروح شد اما احتمال کودتا از میان رفت.
پایگاه اطلاع رسانی" بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت"
دیدگاه ها