مقدمه:
گویا می نگرم قومی از مشرق ، قیام کرده اند . آنان حق شان را می خواهند ،ولی به آنان نمی دهند دوباره آن را طلب می کنند ولی باز به آنان داده نمی شود . وقتی اوضاع را این گونه می بینند سلاح هایشان را برمی دارند. در آن هنگام ، آن چه می خواهند به آنان می دهند . ولی آنان نمی پذیرند و استوار می ایستند و قدرت شان را به کسی جز صاحب شما تحویل نمی دهند. کشته های آنان ، شهید هستند . آگاه باشید اگر من آن زمان را درک می کردم ، خود را برای صاحب این امر نگه می داشتم . امام باقر (ع) این قوم را این چنین دیدند. آنچه در این صفحات خواهد آمد ، مروری است بر عملکرد نیم قرن از مقاومت این قوم مشرقی .<<بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت>>پیروزی انقلاب اسلامی ایران: 22 بهمن57
در ساعت 10 و 30 دقيقه صبح، شوراي عالي ارتش با شرکت رئيس ستاد، وزير جنگ و اکثر فرماندهان تشکيل جلسه داد. اعلاميۀ بیطرفی ارتش زماني از راديو پخش شد که شهر پر بود از مردم مسلحي که سوار بر خودروهاي نظامي بودند. همچنين کاخ گلستان، مرکز راديو ايران و ژاندارمري کل کشور در دست مردم بود. شهرباني کل کشور، دانشکدۀ افسري، دانشکدۀ پليس و دبيرستان نظام نيز به دست نيروهاي مردمي فتح شد. مردم، زندان کميته را به تصرف درآوردند و زندانيان را آزاد کردند. تا غروب اين روز، تمام کلانتريها، پادگانها، پاسگاهها و مراکز نظامي به دست مردم افتاد. مردم به سوي کاخ نخستوزيري در حرکت بودند. بختيار که پس از فرار نظاميان با تعداد کمي محافظ تنها مانده بود، ناهار خود را نيمه تمام رها کرد و از در پشتي ساختمان نخست وزيري گريخت. سپهبد رحيمي (فرماندار نظامي تهران و رئيس شهرباني) به دست مردم اسير شد و فرماندۀ گارد جاويدان به ضرب گلولهاي کشته شد. اميرعباس هويدا نخستوزير اسبق، خود را به شوراي انقلاب تسليم کرد. در آخرين لحظات، گويندۀ راديو پيامي را که از سوي آيت الله طالقاني رسيده بود، خواند و سپس برنامه قطع شد. در آن پيام از کارکنان اعتصابي راديو و تلويزيون خواسته شده بود تا به سرکار خود بازگردند. پس از سکوتي نسبتاً طولاني، راديو دوباره آغاز به کار کرد. صداي گوينده از شدت هيجان ميلرزيد: «توجه توجه ... اين صداي انقلاب ملت ايران است...» فرياد شادي از تمام خاک ايران برخاست. آخرين سلسلهي پادشاهي ايران، سرانجام سقوط کرد.
پایگاه اطلاع رسانی" بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت"
دیدگاه ها