شنبه 27 اسفند 1390 | 20:22
جانشین نماینده ولی‌فقیه در سپاه
معنای جهاد اقتصادی را درست درک نکردیم
معنای جهاد اقتصادی را درست درک نکردیم
اولین اشکال ما این بود که نسخه رهبری در خصوص درمان اقتصاد بیمار کشور را درک نکردیم و گیرنده‌های ما قدری ضعیف بود و نفهمیدیم چرا ایشان امسال را سال جهاد اقتصادی نامیده‌اند.

حوزه‌نیوز: تا پایان سالی که مقام معظم رهبری ٱن را با تأکید فراوان سال جهاد اقتصادی نامید، چند روز بیشتر باقی نمانده است، حوزه‌نیوز در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالله حاجی صادقی مسئول سابق پژوهشکده تحقیقات سپاه و جانشین نماینده ولی‌فقیه در سپاه پاسداران، نقاط قوت و ضعف سپری کردن این سال را تشریح کرد.

به عنوان اولین سئوال بفرمایید فلسفه نام گذاری‌های هر سال توسط مقام معظم رهبری چیست؟ و چرا سالی که گذشت سال جهاد اقتصادی نامیده شد؟

 یکی از ویژگی‌های برجسته مقام معظم رهبری آن است که معاینه صحیحی از وضعیت جامعه و امت اسلامی دارند و آنچه می‌گویند : بر اساس این معاینه و واقعیت شناسی است، لذا آنچه بیان می‌کنند در حقیقت نسخه‌هایی نجات بخش و هدایت گر است؛ انصافا مقام معظم رهبری در این جهت بی نظیر بوده‌اند و آنچه در رابطه با نامگذاری سال‌ها مطرح کرده‌اند به عنوان راهبردهای کلان جمهوری اسلامی بیان نموده‌اند در واقع نسخه‌هایی بوده است که ایشان به عنوان "طَبِیبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّه‌؛ خطبه 108 نهج البلاغه نسخه صبحی صالح " آن‌ها را بیان کرده‌اند.

به نظر من ایشان قبل از اینکه جریاناتی در دنیا اتفاق بیافتد، مانند تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی که الان در دنیا شاهد آن هستیم و اینکه استکبار یگانه راه در هم شکستن انقلاب اسلامی و این الگوی بزرگ بیداری اسلامی را از راه فشار اقتصادی دنبال می‌کند را می‌دیدند. دشمنی که با جنگ سخت و جنگ فرهنگی به مقابله این نظام پراخت و نتیجه نگرفت، لذا از راه اقتصادی وارد شد تا در تنگنا قرار دهد و این واقعیت هر چه به آخر سال نزدیکتر شدیم بیشتر احساس شد و در همین قضایای اخیر دیدیم، دشمنان با تحریم و ایجاد مشکلات اقتصادی و مسائل ارزی، واردات و صادرات ایران چه مشکلاتی را به وجود آوردند، رهبر انقلاب با دور اندیشی و فرزانگی خود این اوضاع را پیش بینی می‌کردند و راه خنثی سازی را این دیدند که امت و دولت اسلامی به صورت جهادی وارد صحنه اقتصادی شده و خود را به جایگاهی برساند که دشمنان نتوانند نتیجه بگیرند.لذا نامگداری بر این اساس بود.

اهداف رهبر معظم انقلاب از این نام گذاری چه بود؟

اهمیت مسائل اقتصادی به گونه ای است که می‌تواند بر مسائل سیاسی، امنیتی و فرهنگی تاثیر گذار باشد و لذا سالی که گذاشت را به نام سال جهاد اقتصادی نامیدند.تا دو هدف را دنبال کنند، اگر این دهه، دهه عدالت و پیشرفت است، نیاز به یک حرکت جهادی و حرکت انقلابی دارد تا بتواند از درون کارها را پیش ببرد و در برون اهداف دشمنان را خنثی کند و انصافا هر چه به پایان سال نزدیک شدیم، اهمیت و درایت رهبر معظم انقلاب را بیشتر احساس کردیم.

در عرصه جهاد اقتصادی چه میزان به منویات رهبر معظم انقلاب توجه شد؟ آیا ما کلام رهبری را درست درک کردیم؟

اینکه چه میزان نسبت به این نسخه الهی ایشان توجه کردیم، ضمن اینکه خود ایشان در آغار سال 1390 بر این مطلب اصرار داشتند که مبادا تنها به مسائل شعاری اکتفا شود و خواستار این بودند که همه در هر جایی که هستند حرکت جهادی و اقتصادی داشته باشند، مسئولین و مدیران کشور تا حدودی اهمیت این موضوع را درک کردند اما آنگونه که باید نتوانستند انتظارات رهبری را برآورده کنیم، اولین اشکال ما این بود که ما این نسخه رهبری را باز نکردیم؛ گیرنده‌های ما مقداری ضعیف بود و به خوبی نفهمیدیم که چرا ایشان این سال را سال جهاد اقتصادی نامیدند؟! درست درک نکریدم که اهمیت آن چه مقدار است؟ دومین کاری که باید می‌کردیم این بود که ویژگی‌های حرکت جهادی را بیان می‌کردیم و حرکت جهادی هرگز به معنای؛ حرکت عادی نیست، بلکه حرکت جهادی به معنای این است که همه توان خود را به میدان بیاوریم و همانطور که قرآن می‌فرماید : " وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة، انفال آیه 60 " باید همه توان فکری و عملی را به میدان بیاوریم و تصور من این است که اگر از همان ابتدای سال به این "دستور" نه "رهنمون"؛ من نمی‌گویم "رهنمون" بلکه "دستور" و تدبیر و فرمانی که رهبری انقلاب دادند خوب اهتمام می‌شد؛ شاید بسیاری از مشکلاتی را که در نیمه دوم سال جاری با آن مواجه بودیم گرفتار نمی‌شدیم و به راحتی ارز ما دچار نوسانات نمی‌شد و به راحتی تحریم بانک مرکزی نمی‌توانست، حتی به همان مقداری هم که تاثیر گذار بود مشکل ایجاد کند و موجب تورم و نگرانی فکری و خاطر مردم نمی‌شد.

حقیقت جهاد اقتصادی به چه معناست؟ و چه انتظاری از مدیران کشور در تحقق این دستور رهبری می‌رفت؟ آیا این تهدید اقتصادی به خوبی مدیریت شد؟

 جهاد اقتصادی یعنی واقعا احساس کنیم در حال جهاد هستیم، مجاهدت در جایی صدق می‌کند که دشمن و تهدیدی وجود دارد، ما باید متوجه باشیم که در مقابل تهدید و تهاجم واقع شده‌ایم و در مقابل این تهاجم حرکتی ایثارگرانه، فداکارانه و مجاهدانه لازم است. اگر مدیران ما از ابتدای سال تمام تلاش خود را انجام می‌دادند که این کشور را در خودکفایی هر چه بیشتر و عدم وابستگی به ارز و برخی از مواد اولیه بیرونی قرار دهند، بسیار می‌توانست تاثیر گذارتر باشد؛ البته باید از دانشمندان برجسته و کسانی که در جنبه اقتصادی تلاش‌های بزرگ و مجاهدانه ای کردند قدر شناسی و تقدیر کرد و امروزه کشور ما را در سطح دنیا و خاور میانه به سطح عالی رسیده است، تا جایی که در سطح خاور میانه از لحاظ پیشرفت علمی به مقام اول و در دنیا به مقام هفدهم رسیده‌ایم و این تلاش‌ها قابل تقدیر است، اما این تلاش‌ها در حد انتظاراتی که رهبری داشتند و در حدی که این کشور و انقلاب توان آن را دارد نرسیده است، در حالت جهادی، کسانی که اهل جهاد هستند تا جایی که ممکن است باید بعد مصرف را کاهش داده و بر تولید بیفزایند و تصور من این است در این جهت اقدامات لازم را نداشته‌ایم و شاید منازعات سیاسی و مشغول شدن به امور فرعی و پرداختن به بعضی مسائل دیگری که ما را به آن مشغول کردند مانع از درک این تهدید خطرناک دشمن شد، اما باز هم خدا را شکر می‌کنیم که با حمایت‌های مقام معظم رهبری و با جلساتی که رهبری با مسئولین داشتند و با روش‌های زیبایی که ایشان دنبال کردند، قدم‌های موثری برداشتند، گرچه تحریم اقتصادی بر مردم فشارهایی داشت و فراز و نشیب‌هایی در مشکلات اقتصادی و ارزی نیز داشتیم البته باید سپاس گزار امت صابر و بزرگ اسلام باشیم که با سعه صدر از این جریان عبور کردند لکن به نظر می‌آید می‌توانستیم بهتر از این در تحقق فرمان رهبری حرکت کنیم و الان هم دیر نشده است، سال 91 را هر چه بنامند به معنای این نیست که جهاد اقتصادی پایان پذیرفته است و این جهاد اقتصادی در برابر این تهاجم بزرگ دشمن باید استمرار یابد و همه مسئولین فرهنگی و سیاسی و اقتصادی متوجه باشند دشمن در صدد ضربه زدن به اقتدار این نظام است و با آسیب زدن به نظام اقتصادی ما می‌خواهد، اقتدار فرهنگی و سیاسی را از بین ببرد.

شاید اگر مردم و مسئولین به این مطلب توجه داشته باشند، هر چند الان در دوران شعب ابی طالب نیستیم و محاصره‌های اقتصادی نمی‌تواند عزیزان ما را از ما بگیرد و این وضعیت را نداریم، اما برای اینکه بتوانیم در کشورهای دیگر تاثیر گذار باشیم و گام‌های بعدی و بلند انقلاب اسلامی را برداریم و سنگرهای کلیدی جهان را فتح کنیم و برای اینکه بعد از فتح خیبر، عملیات‌های بعدی ما موفقیت آمیز باشد و بتوانیم نهضت‌های آزادی بخشی مانند حزب الله و حماس و کسانی که در سنگر مقدم مقابله با نظام اشغالگر قدس و حمایت از مردم فلسطین هستند را کمک کنیم؛ نیاز به کشوری آباد داریم که تولیدات بالایی داشته باشد؛ زهد در تولید اصلا معنا ندارد بلکه "زهد" در مصرف است، آن هم مصرف شخصی و اینجا جای حرص ورزیدن در جهت تولید و آبادانی بیشتر است، تا کشوری آباد و آماده پشتیبانی از امت‌ها و نهضت‌های دیگر را داشته باشیم و بتوانیم از لحاظ اقتصادی الگوی ایشان باشیم و بگوییم یک کشور آزادی‌خواه علی رغم همه فشارها و محدودیت‌های دشمنان با تلاش و مجاهدت‌های خود می‌تواند بسیاری از پیروزی‌ها را بدست آورد.

آیا اهمیت بعد جهانی اقتصاد، یکی دیگر علل نامگذاری این سال به نام جهاد اقتصادی نبود؟

 شاید علت دیگر اینکه رهبر انقلاب این سال را سال جهاد اقتصادی نامیدند، اشاره به بعد جهانی اقتصادی داشت چرا که در دنیای امروز از جمله کشورهای اروپایی و غربی شاهد سراشیبی در عرصه اقتصاد هستیم، رهبر انقلاب، جهاد اقتصادی را در این اوضاع یک پیروزی بزرگ‌تری در برابر آن‌ها می‌دانستند، با توجه به اهمیت آن این سال را سال جهاد اقتصادی نامیدند، در این عرصه همین مقدار کمی که از فرامین رهبری تبعیت شد راهگشا بود؛ در حالی که دنیا دوران سخت فشارهای اقتصادی را تحمل می‌کرد و برخی از دولت‌ها تا مرحله سقوط نیز رسیدند و به مردم فشار آوردند و حقوق‌ها را کم کردند، اما انقلاب اسلامی ایران به خوبی از این گردنه گذشت و با عنایت‌های الهی که نصیب این امت شده، امیدواریم بتوانیم در ابعاد مختلف کشاورزی، تولید و سازندگی و جلوگیری از اسراف و تبذیر، این راه را ادامه دهیم و به سوی استقلال کامل اقتصادی حرکت کنیم.

وظیفه حوزه‌های علمیه در تبیین نظرات مقام معظم رهبری چیست؟ آیا انتظاری که از حوزه‌های علمیه در این راستا بود جامه عمل بر تن کرد؟

 بیش از همه از حوزه انتظار می‌رود با قدردانی از وجود چنین رهبری که فرزندی از فرزندان اوست و سکان داری این نظام را در دست گرفته است و حقیقتا به اعتراف دوست و دشمن به صورت بی نظیری این انقلاب را هدایت می‌کند؛ گیرندگی خود را نسبت به مواضع رهبری در همه زمینه‌ها بالا ببرد و به عنوان قدرشناسی از این نعمت بزرگ الهی؛ مردم و مسئولین و مدیران را نسبت به این نعمت بزرگ الهی توجیه و آماده کند، به نظر من همه مباحثی که رهبری می‌فرمایند؛ راهبرد است و آنچه رهبری می‌گوید، تجلی حاکمیت خدا است در اینجا نمی‌خواهم مقایسه کنم، اما همانطوری که در استمرار تبیین دیدگاه‌های اهل بیت علیهم السلام در زمان غیبت حوزه‌های علمیه خوذ را مامور می‌دانند باید نسبت به تبیین آنچه را که نائب امام زمان و مالک اشتر امام زمان بیان می‌کنند نیز نقش داشته باشد.

حوزه باید به صورت گسترده‌تر در دو عرصه تلاش می‌کرد. نخست اینکه به مدیران بفهماند و تبیین کند مفهوم جهاد اقتصادی چیست؟ و جهاد در مفهوم دینی ما در کجا صدق می‌کند؟ چرا مقام معظم رهبری این سال را سال جهاد اقتصادی نامیدند؟ الزامات جهاد اقتصادی چیست؟ برای اینکه حرکت ما جهادی باشد باید چه حرکتی داشته باشیم؟ و ثانیا حوزه باید وارد مباحث تخصصی شود و نظر دهد، مثلا یکی از ابعاد جهاد اقتصادی، تلاش در سامان دهی مصرف و تلاش برای تولید بیشتر و نو آوری است و باید این مباحث را حوزه تبیین کند و به مدیران کشور آموزش دهد. بایدکار گروه‌های اقتصادی تشکل دهیم و اقتصاد اسلامی را بیش از این که گفته شده تبیین و موضوع درس‌های خارج ما موضوعات اقتصادی گردد.

 ضمن ارج نهادن به زحمات بزرگانمان، استدعایی که دارم این است که باید در درس‌های خارج، موضوعات مبتلا به جامعه اسلامی را محور بحث قرار دهیم، چه اشکالی دارد، جهاد اقتصادی موضوع درس خارج شود؟ آیا در تاریخ اسلام در رابطه با جهاد اقتصادی چه اقداماتی از سوی پیامبر گرامی اسلام و ائمه معصومین (ع) صورت گرفته است؟ از حوزه انتظار است در بعد تبیینی فرامین رهبری هر چه بهتر و بیشتر نقش داشته باشد.

در همه موضوعات باید مواضع رهبری هم خوب دریافت شود و هم خوب تبیین شود، ببینید پیش بینی‌های مقام معظم رهبری نسبت به آینده چیست؟ در نگاه ایشان وضع دنیا دگرگون خواهد شد، نظام‌های لیبرال دموکراسی غرب به بن بست رسیده‌اند؛ ایشان دنیا را در پیچ خاصی می‌بینند، دو قطب آینده جهان را استکبار با همه ضعف‌ها و ناتوانی‌هایش و شکست هایش می‌بینند و در مقابل؛ قطب مردم است که در کشورهای اسلامی از ایشان به امت‌های اسلامی تعبیر می‌کنیم و در کشورهای غیر اسلامی، مردمی هستند که از حاکمیت‌های موجود به ستوه آمده‌اند و فریاد ایشان همه عالم را گرفته است و در چنین وضعیتی، مقام معظم رهبری می‌فرمایند، اگر بتوانیم اسلام را به عنوان دینی که دنیا و آخرت مردم را با هم آباد می‌کند، اسلامی که عالی‌ترین نسخه را برای مدیریت جوامع اسلامی دارد و علاوه بر اینکه سعادت آخرت را تضمین می‌کند، خوشبختی و رفاه و زندگی آسان برای همه مردم بدون فاصله طبقاتی را به ارمغان می‌آورد اگر این مسئله را بتوانیم خوب تبیین کنیم، بزرگ‌ترین خدمت را به اسلام و مردم کرده‌ایم و بهترین زمینه سازی برای حاکمیت اسلام در جهان و ظهور حجت خدا فراهم کرده‌ایم.

 برای فرج دو شرط اساسی وجود دارد، اول این‌که تبری و انزجار مردم از حاکمیت‌های غیر الهی که الان در دنیا شاهد آن هستیم و ثانیا تولی و اشتیاق آن‌ها نسبت به حاکمیت ولی خدا که بسیار موثر است، چنانچه بسیاری از پیش بینی‌های رهبر معظم انقلاب را دیدیم که درست بود، همه به یاد داریم در سال 1388 در مقابل فتنه گران ایشان وعده دادند که چند سال دیگر دوباره در این کشور انتخابات خواهد شد و خواهید دید مردم چگونه در انتخابات شرکت می‌کنند و باز قبل از انتخابات اسفند 90 هم فرمودند، این مردم سیلی محکمی به استکبار می‌زنند و دیدیم که این مردم چه خوب کلام رهبری را فهمیدند و در انتخابات حضور یافتند و چه خوب پیش بینی‌های مقام معظم رهبری تحقق یافت. پس حوزه‌ علمیه که مقام معظم رهبری آن را به عنوان مادر نظام معرفی کردند، تلاشی کند دیدگاه‌های رهبری بیشتر مورد کاوش و تحقیق قرار بگیرد و برای حوزویان و مدیران تبیین کنند.

همین‌جا جا دارد به سفر رهبری به قم اشاره کنم در سفری که ایشان به حوزه داشتند صدها راهبرد ارائه دادند، ما چه مقدار به این راهبردها پرداختیم؟ آیا کارهایی که شد کفایت می‌کند؟ آیا تربیت طلاب نباید بر اساس نیازهای جامعه باشد؟ آیا اکتفا به کتاب‌های مرسوم کافی است؟ آیا توجه داریم دنیای امروز دستش به طرف حوزه‌های علمیه و در راس آن حوزه علمیه قم دراز است، آیا توانسته ایم در این راستا حرکتی انجام دهیم؟ یا اینکه هنوز از واقعیت‌ها فاصله داریم؟ حوزه می‌تواند و باید از این راهبردها استفاده کند تا به آن واقعیت‌ها برسد و حوزه می‌تواند در جایگاهی قرار بگیرد که حتی دانشگاه‌ها را هدایت و مدیریت کند.

علم اقتصاد یکی از زیر شاخه‌های علوم انسانی است با توجه به فرامین رهبری در زمینه تحول در علوم انسانی حوزه در این عرصه چه تلاشی داشت؟

یکی از مطالبات مهم رهبری تحول در علوم انسانی است؛ می‌دانیم علم اقتصاد، سیاست و مدیریت همه از علوم انسانی است و اگر این تحول در علوم انسانی در حوزه صورت بگیرد و انسان شناسی دینی را به عنوان موتور محرک در علوم انسانی قرار دهد و بگوید انسان شناسی اسلام چه دیدگاهی را در علوم انسانی معرفی می‌کند، و چه مهندسی در مدیریت و دیگر ابعاد ارائه می‌دهد، اگر حوزه‌ها این بحث را به عنوان اولویت اول خود بداند، برای بشریتی که از اومانیسم و سکولارسیم و لیبرال دموکراتیک خسته شده است می‌توانیم هم به جهاد اقتصادی و هم در عرصه‌های دیگر خدمت کنیم، البته حوزه به معنای واقعی خود تلاش‌های بزرگی کرده، و قابل تقدیر است اما تعامل حوزه با نظام و دانشگاه و مدیران؛ تربیت مدیران از وظایفی است که هر چقدر هم در این راستا تلاش کرده باشیم، جای تلاش بیشتری دارد.

گفتگو : حمید کرمی

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.