به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت" فمن یردالله ان یهدیه یشرح صدره للاسلام ومن یرد ان یضله یجعل صدره ضیقا حرجا کانما یصعدفی السماء کذالک یجعل الله الرجس علی الذین لا یومنون (124انعام). فتحالمبین ابتدا در باطن اتفاق میافتد.موفقیت خیره کننده سردارشهیدسلیمانی در عرصه ملی وبین المللی بازتاب موفقیت درونی او بود. وسعت پیروزیهای حاج قاسم در محیط ملی و بینالمللی بیانگر «وسعت درونی» او بود. عبودیت و خلق عظیم سرمایه اصلی این شهید در کارزارهای سخت بود.عدم خودبینی او ، راههای را به روی او میگشود. این رمز محبوبیت ملی و اقتدار بینالمللی شهید سلیمانی بود. همان که رهبر معظم انقلاب اسلامی در عبارتی کوتاه فرمودند
«مکتب سلیمانی عبارتست ازصدق واخلاص؛این عنوان و نماد و نمایه مکتب سلیمانی است» اوازدیده شدن فرارمیکرد.چرا؛برای اینکه دیده شدن،اخلاص رادرمعرض تهدیدقرار میدهد. شهیدباتوسل پیوسته وبااشک جاریاش،سپرمحکمی برای محافظت ازاخلاص خود ساخته بود به همین جهت به مرورکه مسئولیتهای سنگینتری متوجه اومیشد،توسل واشک او بیشتر میشدبه همان میزان«خاکی بودنش» جلوه بیشتری مییافت بدون آنکه برای خاکی دیده شدن تلاشی داشته باشد.شهید با محیط پیرامونی خود و با افراد دو نوع برخورد قوی به موازات هم داشت؛ با«بندگان خدا» ازهرقوم وملت ومذهب، «رحماء بینهم» بود و بامستکبران و طاغیان از هر قوم و ملت و مذهب «اشداء علیالکفار» بود. در برابر یتیمان داغ میشد، میگریست و هر کاری برای آنان از دستش برمیآمد انجام میداد، در این موارد فروتنیاش دیدنی بود و دربرابرمستکبران جهانی «آهنی آتشناک» بودوخود را یک تنه حریف آنان میدانست عبارت مشهوراو - آقای ترامپ قماربازحریف تو من هستم، بیا- نماد این جلوه استکبارستیزی او بود.
چند عنصرکلیدی درمکتب،سیره،مرام ومنطق اووجودداشت و این عناصر او را از قهرمانان معاصرش ممتاز میکرد:
معنویت برجستهترین ویژگی شهید سلیمانی بوداین تفکر معنوی حرکت از توحید و به سمت توحید بود و قله حرکت توحیدی او «شهادت» بود تمنای شهادت در جان او از ابتدای دوره جوانیاش شعلهور بود بر این اساس همانطور که خود او میگفت شهیدانه زندگی کرد به شوق شهید شدن و این موضوع باطن او را یکسره روحانی و معنوی کرده بود به قلب حوادث سهمگین میرفت و از بدیها رنگ نمیگرفت، با نورش یا اصلاح میکرد و یا کنار میزد این حکایت بیش از 40 سال مجاهدت او بود. با نورش بسیاری را از خطرسقوط به جهنم نجات داد،بسیاری رابه صراط انقلاب و دین رهنمون شد و در همان حال با نورش بسیاری از پلشتیها رابرملا کرد و از سر «راه» برداشت. عنصر تفکر معنوی هر راه ناممکنی را هموار میکرد. روزی که- در سال 1383 به مصاف اشغالگران آمریکایی در عراق رفت و در واقع دستور پاکسازی این سرزمین مطهر ائمه معصومین علیهمالسلام اجمعین را دریافت کرد، عظمت عده و عده آمریکاییها به چشمش نیامد و کمی عده و عده خودش اندکی تردید در دل او پدید نیاورد. او معتقد بود باید عراق را از لوث وجود متجاوزان مستکبر پاک کرد و معتقد بود این کاری شدنی است و معتقد بود این رسالتی بر دوش اوست. از این رو فرماندهی آزادسازی عراق را محکم به دست گرفت و در زمانی کوتاه به آن دست یافت. معنویت او، جوانان عراقی را به دورش جمع کرد و معنویت او امدادهای الهی را به میدان آورد. در واقع پیروزی عظیم میدانی حاصل پرورش باطنی شهید سلیمانی بود که وقتی در جمع منعکس میشد، هزاران نفر را معنوی میکرد و با اشتیاق به شهادت، به میدانهای سخت وارد مینمود.
بسیاری طرحهای خوب وجوددارندمتنهای قوی وکامل وجوددارنداما همه اینها در موفقیت، وابسته به اجراست.یکی ازویژگیهای شهیدسلیمانی «اجرای خوب» بود. او تمام ظرفیت خود وهرظرفیتی که میتوانست فراهم آورد را به میدان میآورد، اطراف موضوع را با دقت تمام مطالعه میکرد، از موانع، اطلاعات روشن و کافی داشت، قواعد و اصول کار را میشناخت و با فراست واردمیدان میشد.توانایی اودر «جمعبندی سریع و کامل» رخدادها خیلی زیاد بود ودرهمان حال به جزئیات کاربسیاراهمیت میداد.شهید درعین حال که تقسیم کارمیکرد، خود رامسئول وپاسخگوی همه چیزمیدانست بنابراین گزارشاتی که دریافت میکرد رابا «دریافت های شخصی»درهم میآمیخت وبااطمینان به تاکتیکهایی که بایدبرای تحقق استراتژی به کار میگرفت، به دل حادثه میزد و در زمان مشخصی که او پیشبینی کرده بود، به هدف میرسید این موضوع هزینههای تصمیمات او را بسیار کم میکرد و فواید را توسعه میداد و این ویژگیها ازاوچهرهای مصمم وجذاب ساخته بود.فردی به شدت معنوی و بهشدت مصمم! این خصوصیات در جبهه مقابل نبود نه از معنویت خبری بود و نه تصمیمات از عمق کافی برخوردار بودند. آمریکا با تکبر زیاد وارد عراق شد، به گفته فرماندهان ارشد آن صدها میلیارد دلار هزینه کرد، نزدیک به یکصدهزار عراقی را از بین برد و صدها هزار نفر را مجروح و مصدوم کرد و به گفته خودش نزدیک به 5000 کشته داد و دست آخر در فاصله 2009 تا 2011 با خفت از عراق خارج شد و آنچه به دست آورد نفرت عراقیها نسبت به آمریکا بود.این یک درس عملی بزرگ فراروی بشریت و بهخصوص مراکز علمی و سیاسی است. آنانکه درصحنه حکمرانی در پی موفقیت هستند و میخواهند رازهای موفقیت را بدانند و موانع موفقیت را بشناسند به مصاف جبهه مقاومت با جبهه استکبار در عراق نگاه کنند.
شهید سلیمانی هم درمحیط ملی وهم محیط بینالمللی،مقبولیت عظیمی پیدا کرد. مقبولیت ضمن آنکه ابزار موفقیت است ابزار مشروعیت هم میباشد. عنصر مقبولیت یکی از چهار عنصر پایداری قدرت و نظام مقتدر میباشد به عبارت دیگر عنصر اخلاقی قدرت که همان مقبولیت است، اگر وجود نداشته باشد و یا در حین کار دچار خدشه گردد، قدرت از میان میرود این موضوع هم در بعد ملی و هم در بعد بینالمللی معنا پیدا میکند. عنصر مقبولیت بسیاری از کاستیهای سه ضلع دیگر را که شامل قدرت اعمال نظر، قدرت کنترل جریان مقابل، قدرت ایجاد سازمانهای مناسب میشود، جبران میکند و فقدان آن سبب ناکارآمدی سه ضلع دیگر میشود. سردار شهید سلیمانی درتحولات عظیمی درکشورهای عراق،سوریه،لبنان، فلسطین، یمن و افغانستان نقش داشت. در همه این موارد، او «برادرانه» وارد شد نه سلطهگرایانه و به همین جهت مخالفان او در این کشورها هم او را تحسین میکردند و نمیتوانستند محبوبیت او را انکار نمایند. اوازنظر روش، ابتدا با دقت و جزئیات، شرایط را برای رهبران و گروههای موثر توضیح میداد و انصافا در جا انداختن واقعیات توانایی فوقالعادهای داشت، پس از آن راه برونرفت از مشکل را به آنان نشان میداد و در مرتبه سوم طرح و امکانات خود را به میدان میآورد و پیروزی را میان آنان توزیع میکرد تا هیچکس خود را «مغبون» نبیند. این یک درس مدیریتی بسیار مهم و یک کلید اساسی در موفقیتهای بزرگ است.
جهانی شدن در ادبیات سیاسی، جلوهای از سلطهگرایی است و این با روحیه و تربیت اخلاقی و معنوی شهید مغایرت تام داشت. اما با این وجود، تفکر و سیره سردار سلیمانی جهانی شد به این معنا که در جغرافیای گستردهای به ساختار سیاسی تبدیل شد و در جغرافیاهای بسیاری به یک «راهحل موثر» تبدیل گردید.اندیشه و راه سلیمانی فقط در کشورهای منطقه و در میان ملتهای مسلمان جلوهای حکومتسازپیدانکرددرمیان مسیحیان و غیرمسیحیان آمریکای لاتین و... نیز به عنوان مدل کشورداری مورد توجه واقع گردید.درواقع تفکروعمل سردار سلیمانی درجهانی شدن وصدور اندیشه و نظام فکری و سیاسی انقلاب اسلامی تاثیرات بسیار عمیق و ماندگاری برجای گذاشت اگریک ملت بخواهدظرفیتهای ملی رابه میدان آوردویااگر بخواهد وحدت ملی را با وجود اقوام و مذاهب مختلف محقق کند و یا اگر بخواهد با قدرت زورگوی برترمواجه شده وبر آن غلبه کند و یا اگر بخواهد محیط منطقهای امن و پرنشاطی داشته باشد، مکتب سلیمانی فراروی اوست.
گردآوری :پیشکسوت بسیجی محمد صادقی
دیدگاه ها