به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت" وزارت امورخارجه کشورمان باصدوراطلاعیهای چند مرکز حقیقی وحقوقی و تعدادی از مسئولان اتحادیه اروپا را تحریم کرده است. این اقدام وزارت امورخارجه علیه کشورهای اروپایی ویااحضارسفیران این کشورهاواعتراض به آنها اگر چه اقداماتی قابل تقدیراست ولی دربحبوحه جنگ ترکیبی تمام عیاری که دشمنان بیرونی علیه کشورمان بهراه انداخته ومدیریت میکنند ودرحالی که تمامی قوانین شناخته شده بینالمللی رازیرپاگذاشته وآشکارا به حمایت مالی،تسلیحاتی وتبلیغاتی ازجنایات وحشیانه آشوبگران تروریست مشغولند، تا آنجاکه رسماً ازافرادی نام برده وبرای ترور آنها جایزه تعیین میکنند! تحریم فلان مسئول اروپایی وآمریکایی ویااحضارسفرای آنهابه وزارت خارجه درمقایسه باکینهتوزیهای بیوقفه وپیوسته کشورهای یادشده نه فقط ازتوازن لازم برخوردارنیست بلکه حتی بازدارندگی ایجاد نمی کندکه در روش تبدیل تهدید به فرصت مانع ایجاد تهدید هم نمی شود. البته اقدامات یاد شده تقریباً حداکثر اقدامی است که با توجه بشرح وظایف وزارت خارجه قابل انتظاراست وازاین نظراقدام وزارت خارجه درخورتقدیر نیز هست جمهوری اسلامی ایران برای پشیمان کردن آمریکا و اروپای تروریست از حمایت تروریستها، ظرفیتها واهرمهای فراوان دیگری دراختیارداردکه تاکنون بیاستفاده مانده ویاکمتر ازآن استفاده شده است. چراازاین اهرم هااستفاده نمی شود؟اهرمهایی که درقوانین بینالمللی نیز مشروع و قانونی شمرده شدهاند. تنگه هرمز، دومین تنگه پرترافیک دنیاست که روزانه نزدیک به 18 میلیون بشکه نفت که معادل 42درصد نفتخام حمل شده جهان توسط نفتکشهاست، از آن عبور میکند. جمهوری اسلامی ایران بااستنادبه کنوانسیونهای 1958ژنوو1982 جامائیکا که موضوع آن «نظام حقوقی آبراههای بینالمللی و حق عبور کشتیهاست» حق دارد و میتواند در صورتی که منافع ملی خود را در مخاطره ببیند، تنگههرمز را به روی تمامی کشتیهای نفتکش وحتی کشتیهای حامل کالای تجاری و تسلیحاتی ببندد و دلیلی ندارد که کشورهای متخاصم از تنگهای که درآبهای سرزمینی کشورمان قراردارد اجازه عبور داشته باشند.
این حق مسلم و قانونی ایران است که به کشتیهای نفتکش و شناورهای حامل کالای تجاری متعلق به کشورهای متخاصم اجازه عبورازتنگه هرمزراندهد. توضیح آن که؛ مواد ۱۴تا ۲۳ازکنوانسیون ۱۹۵۸ژنوومواد ۱۷تا ۳۷ازکنوانسیون ۱۹۸۲ جامائیکا به موضوع دریای ساحلی وحق عبورکشتیهااختصاص دارد که به برخی ازاین موارد اشاره میکنیم؛
الف-درماده ۱۴کنوانسیون ۱۹۵۸ژنوآمده است«کشتیهای تمامی کشورهااعم ازکشورها ی ساحلی یاغیرآن، میتوانند در دریای ساحلی ازحق عبورومروربیضرربرخوردار باشند».
ب- در بند ۴ از همان ماده آمده است «عبور و مرور تاجایی بیضرر خواهد بود که به آرامش،نظم یاامنیت کشور ساحلی آسیب نرساند».
ج- بند ۴ازماده ۱۴وبندیک ازماده ۱۶کنوانسیون ۱۹۵۸ژنو،تشخیص بیضرربودن عبور کشتیهاازآبراه رابرعهده کشورساحلی گذارده است (دراینجاایران اسلامی موردنظر ماست).
د- در بند یک از ماده ۱۶ کنوانسیون ۱۹۵۸ ژنو آمده است «کشور ساحلی میتواند اقدامات لازم را برای جلوگیری از عبور و مروری که بیضرر نیست، به عمل آورد».
ه - در بند ۳ از ماده ۱۶تصریح شده است «کشور ساحلی میتواند بیآن که تبعیضی میان کشتیهای خارجی قائل شود (حتی) عبور و مرور بیضرر کشتیهای خارجی را نیز به خاطر حفظ امنیت خود، موقتا متوقف کند».
و- و بالاخره، بند ۴ از ماده ۱۶ کنوانسیون ۱۹۵۸ ژنو، ضمن به رسمیت شمردن حق کشور ساحلی -در اینجا، ایران اسلامی- برای پیشگیری از عبور کشتیهایی که عبور آنها بیضرر تشخیص داده نمیشود، تصریح میکند که در صورت اتخاذ این تصمیم از سوی کشورساحلی، لازم است تصمیم یادشده از قبل به اطلاع عموم برسد.
درآذرماه سال ۱۳۹۰(۱۱سال قبل) درحالی که کنگره آمریکاقانون تحریم نفتی کشورمان را دردستورکارداشت،طی یاد داشتی آورده بودیم که درصورت تحریم صدور نفت ایران بهترین و موثرترین راه مقابله باآن،بستن تنگه هرمز به روی نفتکشهایی است که ازاین آبراهه عبور میکنند که درشرایط یادشده، مسدود کردن این تنگه حق قانونی ما نیز هست. این پیشنهاد بلافاصله باواکنش رسانههای آمریکایی،اروپایی و برخی ازکشورهای عربی روبهروشد. روزنامه فرانسوی لوموند نوشت؛ایران توان بستن تنگه هرمز راداردوتصویب قانون تحریم نفتی ایران درکنگره میتواندبرای آمریکا واروپاومتحدان منطقهای آنها پشیمانکننده باشد. روزنامه آمریکایی بوستون گلوب نوشت؛ ايران عملاهرلحظه كه بخواهدميتواند تنگه هرمزرا ببنددو اين امرباعث قطع صادرات ميليونها بشكه نفت درروزخواهد شد،بستن تنگه هرمز،شديدترين پاسخگويي عليه منافع آمريكاخواهدبود وعلاوه برآن،رشدانفجاري قيمت نفت فقطدرچندروزمنجربه فاجعهاي جبرانناپذيربراي اقتصاد غرب خواهد شد.احمد العطارمفسراماراتي و کارشناس برجسته امور دفاعي و انرژي گفته بود: مينگذاري درخليجفارس بهويژه درتنگه هرمز اصليترين تهديدي است كه بايدمدنظر داشت. وي خاطرنشان ميكندكه درسال ۱۹۸۸، ناو آمريكايي «ساموئل بي رابرتز» با مين كارگذاشته شده ازسوي ايران برخوردكرد و تقريبا نابود شد. العطار گفته بود: در آن صورت، مقابله با ایران تقریبا غیرممکن است. آژانس اطلاعات انرژي آمريكا درهمان ایام با اشاره به اینکه،تنگه هرمزتنها راه آبي 8 كشوري است كه درمجاورت آبهاي خليج فارس قراردارند، مسدودشدن آن را فاجعهآمیز ارزیابی کرد و... دهها واکنش مشابه دیگر.
وحشت غرب از احتمال بسته شدن تنگه هرمز که در یادداشت مورد اشاره آمده بود به وضوح حکایت از آن دارد که بستن تنگه هرمز به روی کشورهای حامی تروریستها در کشورمان، اولاً: قانونی است، ثانیاً؛ ایران توان انجام آن را داردو ثالثا؛کشورهای حامی اغتشاش وتروررا با شرایط شکننده و فلجکنندهای روبهروخواهد کرد. به این سه نکته، نکته دیگری راهم اضافه کنید و آن این که از یک سو توان نظامی و موقعیت منطقهای ایران درمقایسه با ۱۱سال قبل افزایش خیرهکنندهای یافته است وازسوی دیگرکشورهای غربی و مخصوصاً آمریکا و اروپا با دهها بحران فلجکننده نظیر بحران سوخت، بحران غذا، بحران امنیت، بحران اشتغال، بحران درگیریها و شورشهای داخلی و ... روبهرو هستند و بستن تنگه هرمز برای آنها تاثیر به مراتب فلجکنندهتری از ۱۱ سال قبل خواهد داشت.آیا راه مقابله با عوامل تهدیدها نباید متناسب تهدید باشد تا تهدید به فرصت تبدیل شود ؟گردآورنده بسیجی پیشکسوت محمد صادقی
مقابله با کینه توزی وجنگ ترکیبی تمام عیار غرب چگونه باید باشد؟
دیدگاه ها